دهههاست که بسیاری از «ایرانیان» مخالف رژیم مستقر، پیش و پس از انقلاب، به ویژه در کشورهای غربی، تلاش میکنند تا آن کشورهای دیگر را به تحریمهای سیاسی و اقتصادی بر علیه دولت مستقر در ایران تحریک کنند. به طور کلی علاوه بر فعالیت عادی، در هر زمانی که جنبشهای سیاسی در ایران پررنگتر میشود، این کوششهای تحریمخواهانه این گروهها هم افزایش مییابد. هر دورهای هم رنگ و روی خودش را دارد. اما در اصل تحریمطلبی تفاوتی وجود ندارد. با شروع خیزش ملی اخیر در ایران، گروه/گروههایی از «ایرانیان» در خارج از کشور بار دیگر شروع کرده اند به تلاشهایی برای افزایش تحریمها بر علیه دولت ایران. در آخرین مورد هم درخواست کرده اند که کشورهای گروه هفت با خارج کردن سفرای خود از ایران ارتباط خود را با دولت ایران قطع کنند.
سوال بنیادی این است که نقش این گروه از «ایرانیان» در تحریمهای خارجی چیست؟ این سوال از این جهت اهمیت دارد که افراد و گروههای میهندوست دیگری هم هستند که تمام هم و غم خود را گذاشته اند تا با افشای ارتباطات ناسالم گروههای تحریمطلب، از جمله ارتباط آنها به لابیهای افراطیون آمریکایی، اسرائیل و سعودی یا سازمان مجاهدین خلق، اقدامات ضد ملی آنها را خنثی کنند. به نظر کار شرافتمندانهای است. اما در برآیند نهایی میخواهم ادعا کنم که اساسا تحریم ارتباط زیادی به تلاشهای ویرانطلبانه این گروههای تحریمطلب «ایرانیان» ندارد. در واقع تحریم نتیجه شکلی از توازن قوای بینالمللی است. نیروهای موثر، عموما در عرصه ژئوپلتیک، به صورتی متعادل شده اند که تحریمهای ظالمانه از دل آن بیرون میآید. اتحریم در این صحنه مناسبات بینالمللی شکل گرفته است و واقعیت امر هم این است که ربط زیادی به تلاشهای تحریمطلبانه «ایرانیان» ندارد. چون این گروهها اساسا تاثیری در مناسبات بینالمللی ندارند. با پروپاگاندای رسانهای شبکه سعودی، تقاضای تحریم و حتی حمله نظامی وابستگان به سازمان مجاهدین خلق یا تقاضا برای خروج سفرا و قطع رابطه کشورهای قدرتمند با ایران تحریمی موثری شکل نمیگیرد. این افراد و گروهها در نهایت حکم کارکنان ستاد تبلیغات جنگ را بازی کنند و نه بیشتر. طبعا هر ستاد جنگی هم کارمند، سرباز-خبرنگار، فعالان سیاسی و فرهنگی و هنری خودش را دارد. نهایت کاری که آنان میتوانند انجام بدهند این است که تحریمها و حتی حمله نظامی به ایران را برای مردم ایران عادیسازی کنند و برای آن توجیه عقلانی بسازند. مثلا ستاد تبلیغات جنگ دشمن میگوید که اگر تحریمها برداشته شود، اموال بلوکهشده و فروش نفتی آتی ایران در اختیار سپاه قرار خواهد گرفت تا آن را در عراق و سوریه هزینه کند و پس بهتر است که تحریم برداشته نشود و تحریمهای جدیتر هم برقرار شود. اگر بخشهای بزرگی از مردم ایران این روایت کم و بیش سفیهانه را پذیرفتند، در نتیجه میتوان گفت که عملکرد این ستاد موفق بوده است. اما بسیار سادهانگارانه است که تصور کنیم که عملههای رسانهای دشمن توانایی برقراری تحریمو حتی جنگ را دارند. نقش آنان در نهایت هم پروپاگاندای رسانهای است و نه بیشتر.
با اینکه تصور میکنم مقابله با این افراد و گروهها ویرانیطلب ضروری است، اما جدی گرفتن پیش از اندازه آنان هم نادرست است. قطعا تحریمجنگ بر علیه کشور است. تحریمهایی که بر علیه مردم ایران انجام شده، سنگینترین تحریمهایی است که در طول تاریخ جدید بر علیه کشوری در زمان صلح اعمال شده و چیزی نیست جز جنایت جنگی. تحریمطلبی هم از همین جنس است. و وای به حال کسانی که خود را «ایرانی» میدانند از چنین جنگی بر علیه مردم دفاع میکنند. نام این چیزی نیست غیر از مزدوری برای دشمن. اما مشکل اصلی ما نه های و هوی چنین گروههایی در خارج از ایران، بلکه مشکل ما در داخل کشور است. در مواجهه با رژیمی است که چنین وضعیتی برای برای ما ایجاد کرده است. وظیفه و تکلیف ما این است که با تکیه بر نیروی ملی به این وضع آشفته داخلی خودمان پایان بدهیم و سامانی جدید برای ایجاد کنید.
https://twitter.com/SEKoohzad/status/1581667480061501440
س.ا.ک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر