نقل است که وقتی تالیران، سیاستمدار و دیپلمات برجسته فرانسوی دوران انقلاب کبیر، بعد از انقلاب دوباره با خاندان سلطنت برخورد کرد و افکار و رفتار آنان را دید گفت: آنها نه چیزی یاد گرفته اند و نه چیزی را فراموش کرده اند. حالا حکایت خاندان پهلوی است. البته مرحوم محمدرضا شاه هر اشکالی داشت، در ماههای آخر، اقلا در لفظ، گفت: من هم صدای انقلاب شما را شنیدم. اما چهل و اندی سال بعد از انقلاب اسلامی، فرح، شهبانوی پیشین ایران، که اتفاقا از عوامل موثر در آن سخنرانی تاریخی شاه هم بود، صحبت از «فتنه ۵۷» کرده است. این حرف شاهدی است از همان حکمتی که از تالیران نقل شده است. این خاندان در همه این دههها نه چیزی یاد گرفته اند و نه چیزی را فراموش کرده اند.
به جای اینکه به دلایل و ریشههای آن انقلابی که حتی شاه فقید هم صدای آن را شنیده بود کمی فکر کنند، همچنان در فضای فتنه و فتنهگری مردم هستند. حتی نه برای تاریخنگاری، برای پروژه سیاسی خودشان هم هنوز نتوانسته اند به این سوال جواب بدهند که در ایران و ظرف چند دهه چه اتفاقی رخ داد که عامه مردمی که شاه را سایه خدا میدانستند، شاه شیعه و سلطان اسلامپناه بود و نمادی از ملک و دین، بعد از چند دهه همین شاه تبدیل شد به شر مطلق. این بندگان خدا شده اند ادامهدهنده راه آن خدا بیامرز بعد از کودتا ۲۸ مرداد. راهی که مهمترین نتیجه آن از دست دادن همه فرصتهای تغییر و اصلاحات بود که در نهایت هم منجر شد به «الفرار مما لا یطاق من سنن المرسلین!».
البته طبع مستبد و خاصیت نظام استبدادی همین است. «صم بکم عمی فهم لا یعقلون». کور و کر اند. کم کم تمام نظمها و قانونهای خوب را به هم میزنند و توانایی این را هم ندارند که تغییری، ولو به نفع خودشان، ایجاد کنند. شاه و اعوان و انصارش که به جای خود. آنها که رفته اند و تاریخ باید قضاوتی منصفانهای در مورد آنها داشته باشد. اما چرا راه دور برویم. اهل ولایت امروز نصیحت میشنوند؟ توانایی دیدن بحران را دارند؟ نظمی و قانونی در کشور باقی مانده؟ آن زمان هم مثل امروز. دیکتاتورها زمانی صدای مردم را میشنوند که معمولا خیلی دیر شده است. گاهی هم هیچ وقت نمیشنوند!
https://twitter.com/SEKoohzad/status/1491746030261579776
س.ا.ک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر