۱۴۰۰ دی ۲۷, دوشنبه

سیاست‌زدایی از امر سیاسی با تداوم سوگواری جمعی

در دو سال گذشته، هفته‌های منتهی به سالگرد حوادث آبان ۹۸، شهادت سردار سلیمانی و به ویژه سقوط هواپیمای اوکراینی تبدیل به زمانی برای بیان سوگواری و ابراز عواطف و احساسات جمعی، به ویژه در فضای برخط شده است. بیان اندوه، غم، سوگواری قطعا ضروری است. حتی لعن و نفرین جمعی هم اگر چه به نظرم غیرقابل دفاع نیست، اما باز هم قابل فهم است. اما تداوم این اندوه جمعی باید ما را متوجه مسئله‌ای حیاتی کند و آن این است که این مسائل، جدا از جنبه‌های شخصی آن برای خانواده‌های شهدا و قربانیان، در برآیند نهایی مسائلی سیاسی هستند و تداوم این نوع از سوگواری نه تنها ارزش سیاسی ندارد، بلکه می تواند گفت که در جهت خنثی‌سازی سیاسی است. 
این نتیجه مبتنی بر این فرض است که امور سیاسی، نگاه مستقل سیاسی خودش را می‌خواهد. عواطف و احساسات افراد قطعا محترم است، اما تقلیل وقایع سیاسی به بیان عواطف، آن هم اندوه و ذکر مصائب، از جایی به بعد دیگر نشانه‌ای از سیاست‌زدایی از امر سیاسی است. چرا که استقلال فهم امر سیاسی را خدشه‌دار می‌کند. در بهترین حالت تقلیل امر سیاسی به امر زیباشناسانه و یا اخلاقی است و متاسفانه یا خوشبختانه کاملا هم بی‌تاثیر و حتی می‌تواند گفت دارای تاثیر مخرب سیاسی است.
نمونه‌های بسیار زیادی از شیوه در فرهنگ ما وجود دارد. مهمترین نمونه آن شاید شیوه برخورد روحانیون سنتی با وقایع عاشورا باشد. قرن‌هاست که آنان این واقعه را تبدیل به یک سوگ جمعی کرده اند. قطعا این شیوه برخورد در فرهنگ دینی ما بسیار موثر بوده است. اقلش زنده نگاه داشتن این واقعه است و تبدیل آن به رکن رکین هویت شیعی است. اما همین شکل برخورد به لحاظ سیاسی واقعا تاثیر ندارد. ذکر مصیبت و گرفتن اشک از چشمان مومنان و حتی تقلیل واقعه عاشورا به محلی برای بیان نفرت مذهبی و لعن کسانی که بر امامان ظلم روا داشته اند، ما به ازای سیاسی ایجابی ندارد. یعنی تاثیری در توازن قوای سیاسی و فهم ما از رابطه نیروها ندارد. حتی می‌توان گامی پیش گذاشت گفت که این شکل برخورد با واقعه عاشورا، خوب یا بد، دقیقا در جهت سیاست‌زدایی از آن واقعه است. ممکن است این سیاست‌زدایی با الهیات شیعی هماهنگ‌تر هم باشد. اما نکته اصلی این است که دیگر غیرسیاسی است.
این توضیح در مورد وقایع سال‌های اخیر هم صادق است. ما می‌توانیم دهه‌های آینده را ذکر مصیبت و اندوه جمعی و لعن و نفرین عاملان و آمران وقایع آبان ۹۸ و هواپیمای اوکراینی بگذرانیم. دقیقا همان کاری را که نسل‌های گذشته و فعلی در برخورد با کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، حوادث پیش و پس از انقلاب، شهدای جنگ، اعدام‌های دهه ۶۰ و به ویژه اعدام‌های سال ۶۷، قتل‌های زنجیره‌ای دهه ۷۰ و حوادث سال‌های ۷۸، ۸۸ انجام دادند. همه این وقایع ذاتا سیاسی بودند. بدون نگاه سیاسی به آنها، تا ابد در همین دور باطل و مخرب اندوه و لعن و مصیبت خواهیم ماند. از آن بدتر حتی ممکن است گرفتار گفتار نفرت‌زا و تئوری‌های توطئه شویم. و این بدون هیچ شک و تردیدی شکلی از شکست است. چون در نهایت نه فهمی از این امور سیاسی پیدا کرده ایم و نه توانسته ایم عمل سیاسی‌ای متناسب با آنها انجام دهیم. شاید یاد آنها باقی بماند. اما به قیمت تقلیل این وقایع به مناسک بی‌خطر سیاسی. در مقابل رویکرد سیاسی و مسئولانه به آن می تواند در جهت دادخواهی و عدالت و پیگیری مصالح عمومی باشد. راهی دشوار در برابر راهی آسان به نام سوگواری مداوم. اما راه رهایی ما، اتفاقا خروج از این دور و تلاش برای فهم سیاسی و مستقل آن است.
نمی‌خواهم مسئول اصلی این وقایع را نادیده بگیرم. قطعا مسئولیت اصلی با دولت است. چون دولت‌ها هستند که با بی‌خردی خود کشور را گرفتار این وضع کرده اند. و آنها هستند که با اعمال خود را معقول سیاسی، که متضمن دادخواهی و عدالت است را محدود می‌کنند. اما تا آنجا که میفهمم، برای دولت‌هایی که با بحران مشروعیت مواجه اند، هیچ چیز بهتر از این نیست که از این نیست که از امری ذاتا سیاسی، چنین سیاست‌زدایی بشود. حتی به نظرم تلاش برای ترویج گفتار نفرت‌زا و تئوری‌های توطئه هم در همین راستا ست. ما باید انتخاب کنیم که چطور با پدیده سیاسی مواجه می‌شویم.

https://twitter.com/SEKoohzad/status/1480852371857096705

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر