۱۴۰۰ دی ۱۶, پنجشنبه

چهره فاطمه در الهیات تشیع؛ سنت، ایدئولوژی و ضرورت بازتعریف





از دوران قدیم تا امروز، چهره فاطمه احتمالا مهجورترین چهره در تاریخ، فرهنگ و الهیات اسلامی/شیعی- ایرانی ما است. تنها تصور کنید که روحانیون، که برای قرن‌ها زنان را محجور می‌دانستند و هنوز هم چنین اعتقاد سفیهانه‌ای دارند، برای قرن‌ها مهمترین و تاثیرگذارترین گروه در بازنمایی چهره فاطمه در الهیات و فرهنگ شیعی بودند. همین یک مورد برای ما کافی است تا به نسبت به این مسئله حساسیت بیشتری داشته باشیم. اما تصویر ما از پدیده‌ای به نام حضرت فاطمه چیست؟ منظورم فاطمه تاریخی نیست. ما چیز زیادی از فاطمه، دختر پیامبر و همسر علی، نمی‌دانیم. همان طور که در مورد خود پیامبر و علی چیز زیادی نمی‌دانیم. مسئله ما هم رسیدن به فاطمه، محمد یا علی تاریخی نیست. مسئله ما چهره آنها نزد مومنان است. چهره فاطمه در الهیات و فرهنگ ایرانی - شیعی.
تصویر فاطمه نزد ما، مانند بسیاری دیگر از پدیده‌های دینی‌ در دوران معاصر، به شدت رنگ و بوی ایدئولوژیک پیدا کرده است. سال پیش به مناسبت ایام فاطمیه در تهران همایش زنان پوشیه‌پوش گذاشته بودند تا به قول خودشان حجاب برتر زن مسلمان و شیعه را ترویج دهند. تصویری بنیادگرایانه از فاطمه، تا در زمانه‌ای که ظواهر شریعت متزلزل شده به کار بنیادگرایان حاکم بیاید. اما جالب است که گروه‌ها و روشنفکران چپ مذهبی، و حتی چپ غیرمذهبی، خیلی زودتر از از بنیادگرایان اسلامی چهره‌ای ایدئولوژیک از فاطمه ساختند. «فاطمه، فاطمه است» دکتر علی شریعتی بهترین نمونه برای چنین تلاش است. در این تصویر، فاطمه، زنی است انقلابی که تفاوت زیادی با زنان مجاهد ندارد. به همین دلیل بود که حتی گروه‌های چپ غیرمذهبی هم از چنین تصویر چریکی‌ای از فاطمه استقبال می‌کردند. در واقع آنها در مبارزه مسلحانه و پر از خشونت برای رسیدن به قدرت سیاسی، نیاز به تصویری انقلابی و ایدئولوژیک داشتند و برای همین چنین چهره‌ای از فاطمه ساختند. اما تصویر فاطمه در میان دین‌داران سنتی خالی از ابهام نیست. تصویری از او که بیشتر به درد روضه‌خوانی و عزاداری می‌خورد. چه در عزاداری‌های سنتی یا در عزاداری‌های نازیبای هیئت‌های پاپ مذهبی، تصویر چهره فاطمه، تصویر زنی دائم البکاء و شدید التاثر است که اگر چه در زمره معصومین و قدیسین قرار دارد، اما منفعلانه، جز سوگواری و لعن دشمنان کاری از او بر نمی‌آمد. این چهره در تمام قرون گذشته در میان شیعیان و امروز حتی در میان بنیادگرایان شیعه، به شکل‌های مختلف بازنمایی شده است. اما آیا فاطمه همیشه چنین چهره‌ای در میان شیعیان داشته است؟
‌احتمالا برای رسیدن چهره او در میان شیعیان و ایرانیان قدیم، باید از چهره او غبارزدایی کنیم. غبار قرن‌ها سنت دینی و از آن مهمتر غبار ایدئولوژی‌های مدرن چپ‌گرایانه و بنیادگرایانه اسلامی، تا اقلا بتوانیم به تصویری، هر چند ناقص، از او در میان نیاکانمان برسیم. تصویری از چهره فاطمه که احتمالا با تصویر سنتی، بنیادگرایانه، انقلابی و سیاست‌زده امروز ما تفاوت زیادی خواهد داشت. شاید به جای تصویر چهره زنی سوگوار یا انقلابی از او، تصویر چهره زنی همراه با عشق، آزادی، رهایی، امید و نجات را در او ببینیم. و شاید هم این تصویر به ما کمک کند که بازتعریفی زنانه، امیدوارانه و جدید از او در الهیات و فرهنگ ایرانی - شیعی‌مان داشته باشیم.

https://twitter.com/SEKoohzad/status/1222259052752883713

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر