چند روز بعد از شروع جنگ روسیه بر علیه اوکراین، رهبر جمهوی اسلامی در مورد بحران اوکراین موضعگیری کرد. موضعگیریای که با منطق پیشین او قابل پیشبینی بود. اگر چه به صراحت جنگ را محکوم نکرد، اما خواهان توقف فوری جنگ، حفاظت از غیرنظامیان و جلوگیری از نابودی تاسیسات زیربنایی شد. البته تاکید کرد که ریشه این مشکلات در رفتارهای سیاسی آمریکا و ناتو است و این بحران باید به شکل ریشهای حل شود. موضعگیریای کم و بیش قابل دفاع در سیاست خارجی موجود جمهوری اسلامی. اما ببینید وضع نواصولگریان جمهوری اسلامی چقدر خراب است که مواضع رهبری نظام در سیاست خارجی به نسبت آنها مواضع عقلانی و معتدل محسوب میشود. همین موضع میتوانست از ابتدا موضع رسمی و حتی تبلیغاتی سیستم باشد. یعنی همان مواضعی که وزارت خارجه در همان روز اول مطرح کرد. اما در عوض شاهد سخنپراکنیهای مفتضحانه و شرمآور از طرف شخص رئیسی و نهاد ریاست جمهوری و نهادهایی مانند صدا و سیما و رسانهها و فعالان وابسته به این جریان بودیم.
من منطق این جریان را در این غش و ضعف برای پوتین و روسیه درک نمیکنم. میفهمم افرادی و جریانهایی در نهایت یکی از دو طرف را مسئول این وضعیت دردناک بکنند. این طبیعی است و مختص به ایران هم نیست. اگر پروپاگاندای رسانههاو دولتهای غربی را کنار بگذاریم، در بالاترین سطوح رسانههای معتدلتر و نهادهای علمی و پژوهشی و سیاسی غرب، بسیاری اعتقاد دارند که آمریکا و ناتو مسئول اصلی این مشکل است. یعنی چنین اختلاف نظری در میان فعالان و رسانههای ربطی به ایران ندارد. همه جا چنین است. اما نمیفهمم چرا جریان و فعالانی در ایران باید چنین ذوب در پوتین و روسیه باشند؟! این به نظرم هشدار دیگری است در مورد این جریان «نوتودهای» در داخل کشور که هیچ قید و بندی و اصولی برای فهم و حفاظت از منافع ملی ندارد. صرف دشمنی با یک ابرقدرت خارجی یا داخل کردن دعواهای داخلی در مواضع خارجی معیار آنها برای فهم و عمل در سیاست خارجی است. اگر اینها فقط در میان جریانهای سیاسی و رسانهای بودند، باز هم زیاد مهم نبود. اما این افراد الان در بالاترین نهادهای سیاسی و حقوقی و امنیتی کشور نفوذ دارند و این حقیقتا خطرناک است.
من منطق این جریان را در این غش و ضعف برای پوتین و روسیه درک نمیکنم. میفهمم افرادی و جریانهایی در نهایت یکی از دو طرف را مسئول این وضعیت دردناک بکنند. این طبیعی است و مختص به ایران هم نیست. اگر پروپاگاندای رسانههاو دولتهای غربی را کنار بگذاریم، در بالاترین سطوح رسانههای معتدلتر و نهادهای علمی و پژوهشی و سیاسی غرب، بسیاری اعتقاد دارند که آمریکا و ناتو مسئول اصلی این مشکل است. یعنی چنین اختلاف نظری در میان فعالان و رسانههای ربطی به ایران ندارد. همه جا چنین است. اما نمیفهمم چرا جریان و فعالانی در ایران باید چنین ذوب در پوتین و روسیه باشند؟! این به نظرم هشدار دیگری است در مورد این جریان «نوتودهای» در داخل کشور که هیچ قید و بندی و اصولی برای فهم و حفاظت از منافع ملی ندارد. صرف دشمنی با یک ابرقدرت خارجی یا داخل کردن دعواهای داخلی در مواضع خارجی معیار آنها برای فهم و عمل در سیاست خارجی است. اگر اینها فقط در میان جریانهای سیاسی و رسانهای بودند، باز هم زیاد مهم نبود. اما این افراد الان در بالاترین نهادهای سیاسی و حقوقی و امنیتی کشور نفوذ دارند و این حقیقتا خطرناک است.
س.ا.ک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر