«مردم ایران بدانند که هیچ گروهی خطرناکتر و ضدانسانیتر از گروه ایرانگرایان به سرکردهگیی امثال دکتر سیدجواد طباطبایی وجود ندارد.
آنها اکنون که در قدرت نیستند، یک رسانهی شخصی را هم تحمل نمیکنند و اگر به قدرت برسند، هیچ مخالفی را تحمل نخواهند کرد.
هماکنون برای ایران هیچ خطری بزرگتر از خطر ایرانگرایان وجود ندارد. ایرانگرایان کورشپرست به اندازهی بنیادگرایان طالبانی خطرناکاند.
ایرانپرستی در حال حاضر ضدانسانیترین ایدهئولوژیی منطقه است. مواظب باشیم از چاله به چاه نیافتیم.»
حسن محدثی گیلوانی، استادیار جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
«ایران نمونه افراطی از ملیگرایی قومی است، هم در میان مردم و هم در قانونگذاری دولتی (به عنوان مثال در خصوص شهروندی). از زمان تاسیس دولت پهلوی اوضاع به همین قرار بوده است. در حال حاضر هیچ نشانهای وجود ندارد که یک گروه حائز اهمیت در میان مردم، یا دولت، قصد داشته باشد تا به سمت شکلی مدنی از ملیگرایی حرکت کنند.»
رضا ضیاء ابراهیمی، دانشیار تاریخ کینگز کالج لندن
وقتی از ضرورت دانشگاه ملی صحبت میشود، دقیقا در رابطه به چنین رطب و یابس بافتنهایی است. بحث اصلا در مورد این نیست که چنین مهملاتی در دانشگاههای داخلی و خارجی در مورد ایران زده میشود. اینها هر چه هست، علم نیست. برعکس مسئله ما علم است. ما نیاز به دانشگاه ملی داریم، دانشگاهی که در آن، ایران موضوع علم باشد. و این ممکن نیست جزء با استقلال دانشگاه و آزادی آکادمیک. و نمونه دوم هم به ما نشان میدهد که برخی از پژوهشهای جدید شرقشناسانانه و متاسفانه بسیاری از پژوهشگران ایرانیتباران تا چه حد آلوده به ایدئولوژیهای مدرن هستند. هیچ کشور به سامانی اداره علمی خود را به دانشگاههای ایدئولوژیک نمیسپارد. هیچ دولت و دولتمردان مسئولی اجازه نمیدهند اداره علمی کشورشان به دست دانشگاههای خارجی و پژوهشگران ایدئولوژیک آن سپرده شود. اما در دولت جمهوری اسلامی چنین اتفاقی دارد رخ میدهد. با نقض آزادیها و استقلال آکادمیک، هم امکان تاسیس دانشگاه ملی کمتر میشود و هم جریان علم به خارج از ایران منتقل میشود. موارد بالا از نمونههای نبود دانشگاه ملی و انتقال خطرناک علم به دانشگاههای خارجی است.
س.ا.ک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر