مروری بر کتاب:
خاطرات سوگواری، رولان بارت، محمدحسین واقف، نشر حرفه هنرمند، تهران، ١٣٩٣.
در طول دو سه هفته اخیر دو بار کتاب «خاطرات سوگواری»، اثر رولان بارت را خواندم. هر بار تاثیر عمیقی بر من گذاشت. لب لباب کتاب همان است که بارت در قطعهای از کتاب میگوید. مواجهه با مرگ، از جنس سوگواری نیست، رنج است. کتاب در واقع فقرات کوتاهی است از مواجهه بارت با مرگ مادرش. مادری که بسیار او را دوست میداشت، با هم زندگی میکردند و در سالهای بیماری، بارت پرستارش بود. کتاب بیان تجربهای از رو به رو شدن با مرگ یک عزیز است. دردها و رنجهای تمامنشدنی ناشی از فقدان قطعی و درگیری وجودی با معنای «هرگز». آن کس که برود، دیگر هرگز باز نخواهد گشت. و شاید آگاهیای، هر چند نسبی، نسبت به این قاعده که همه خواهیم مرد! همه ما عزادار مرگ عزیزانمان هستیم واز مرگ آنان رنج میکشیم و روزی هم عزیزانمان، سوگوار مرگ ما خواهند بود و از مرگ ما رنج خواهند کشید. گریزی از این حقیقت نیست. امری هولناک اما معنابخش. معنایی که به قول شاملو از کوتاهی بیشرمانه زندگی میآید. اما اهمیت آن هم در همین کوتاهی است. و چیزهای در جلو چشمهای ما است که شاید هرگز متوجه اهمیت آن نباشیم. خانواده، دوستان، وطن یا حتی پدیدههای بسیار کوچکی مانند غذا خوردن جمعی و معاشرت کوتاه با دوستانمان و مانند آنها. مرگآگاهی شاید هراسانگیزترین نوع آگاهی باشد. اما یقینا معنابخشترین آن هست.
خاطرات سوگواری رولان بارت، یاد مکرر مرگ است.
س.ا.ک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر