۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۸, جمعه

ایران و راه ابریشم نوین


 


مروری بر کتاب:
ایران و راه ابریشم نوین، از ژئوپولتیک راه تا دیپلماسی راه، آرش رئیسی‌نژاد، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، ۱۴۰۰.



پرسش مرکزی کتاب دکتر آرش رئیسی‌نژاد در کتاب «ایران و ابریشم نوین» بررسی جایگاه ایران در ابرطرح «ابتکار کمربند و جاده» است. بر اساس این طرح، مجموعه‌ای از کریدورها، راه زمینی، خطوط دریایی و سایبری که توسط چین یا با هدایت چین برای اتصال بازارهای مختلف اجرا خواهد شد. رخدادی که به باور نویسنده طرحی است که نه تنها با توان چین بلکه با مشارکت بین‌المللی و منطقه‌ای ممکن می‌شود و تاثیرات برجسته ژئوپولتیکی، ژئواکونوکی (اقتصاد ژئوپولتیک) و ژئو کالچرال با خود به همراه دارد و می‌تواند ترتیبات سیاسی، امنیتی، اقتصادی و حتی فرهنگی جدیدی برای ایران در جهان و منطقه و حتی در داخل کشور برقرار کند.
فرض نظری نویسنده متکی بر نظریه «تنهایی استراتژیک تاریخی ایران» است که محی‌الدین مصباحی آن را ارائه کرده است. بر اساس این فرض ایران به دلیل موقعیت خاص ژئوپولتیک، در معنای عام، بخواهد یا نخواهد به طور تاریخی از منظر استراتژیک تنهاست و امکان اتحاد با قدرت‌های بزرگ را ندارد. فهم این ویژگی تاریخی با خود الزامات و نتایجی به همراه دارد که نویسنده در بررسی جایگاه ایران در طرح راه ابریشم نوین به آن می‌پردازد. به باور نویسنده ایران به مثابه یک دولت تمدنی دارای ظرفیت عظیمی برای نقش‌آفرینی گسترده در این طرح کلان است و می‌تواند از این طریق مشارکت موثر در بخش‌هایی از آن، تا اندازه‌ای تنهایی استراتژیک خود را جبران کند. به عبارت دیگر چنانچه ایران بتواند از حداکثر توان خود در این طرح استفاده کند، می‌تواند شاهد امنیت بیشتر در حوزه‌های مختلف، از جمله‌ حوزه‌های پرتنشی مانند قفقاز و مرزهای غربی تا مدیترانه و مرزهای شرقی خود باشد و همچنین از مواهب اقتصادی آن هم بهره‌مند شود. اما در عین حال هشدار می‌دهد که نادیده گرفتن این طرح و حذف ایران از مسیرهای اصلی این طرح می‌تواند علاوه بر ناامنی در خارج از مرزهای ایران، به تنش‌های امنیتی در داخل ایران هم بیانجامد.
کتاب «ایران و راه ابریشم نوین» آرش رئیسی‌نژاد نمونه تحقیق علمی اصیل در حوزه مطالعات ژئوپولتیک و روابط‌بین‌الملل است که توسط یک پژوهشگر «ایرانی» انجام شده است. یعنی پژوهشگری که توانسته است با ابزارها و روش‌های تحقیق علم جهانی پژوهشی در جهت مصالح عمومی و منافع ملی ایران انجام دهد. اما رویه غم‌انگیز این کتاب آنجاست که بدانیم آرش رئیسی‌نژاد سال گذشته از دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران، یعنی موسسه‌ای که قرار بود «دانشگاه ملی» ایران باشد، به دلایلی کاملا غیرعلمی اخراج شده است.


س.ا.ک

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر