۱۳۹۸ دی ۲۰, جمعه

چرا دموکراسی ابزاری برای مقابله با جنگ روانی است؟

چندین دهه است که کارشناسان مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و بخش بزرگی از روشنفکران و فعالان سیاسی و اجتماعی روی این نکته تاکید می‌کنند که ما باید به دنبال «دموکراسی» و دموکراسی بیشتر برویم. دموکراسی، صرفا کالایی شیک برای بخش مرفه جامعه نیست. دموکراسی مشروعیت‌زا است. در دنیای کنونی، تنها حکومتی مشروع است که مشارکت آحاد شهروندان کشور را بپذیرد و حاکمیت قانون در آن برقرار باشد. علاوه بر این، دموکراسی ابزاری است برای فهم، کنترل یا حل مشکلات. به معنای دیگر دموکراسی باعث کارامدی یک رژیم سیاسی می‌شود. هزاران پژوهش در حوزه‌های مختلف مانند علم سیاست، اقتصاد، دادگستری و رسانه نشان می‌دهد که حکومت‌های دموکراتیک و دموکراتیک‌تر در مواجه با مشکلات خودشان کارآمدتر هستند. می‌شود در مورد هر کدام از این حوزه‌ها صحبت کرد. اما مسئله کنونی ما رسانه است. 
ما در این حوزه چه کردیم؟ در طول چند دهه اخیر آزادی عقیده و بیان را به رسمیت نشناختیم، رسانه‌های مستقل را سرکوب کردیم. روزنامه‌نگاران حرفه‌ای را تحت فشار قرار دادیم. یا خانه‌نشین کردیم یا آواره یا آنقدر محتاط که توانایی انجام وظیفه خودشان را نداشته باشند. با بستن فضای باز سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، امکان شکل‌گیری رسانه‌های قدرتمند را از دست دادیم. رسانه‌های دولتی و حکومتی ما، مانند خبرگزاری‌های دولتی یا نهاد فاسدی به نام صدا و سیما از حیز انتفاع ساقط شده اند. سالیانه هزاران میلیارد تومان صرف این بنگاه‌های دروغ می‌شود اما هیچ بهره‌ای ندارد. در این شرایط اما مطالبه خبر و تحلیل از بین نرفته است. فقط به رسانه‌های فارسی‌زبان خارج منتقل شده. رسانه‌های که عملکردشان در چند سال اخیر کاملا مغرضانه و خصمانه بوده. این رسانه‌ها در واقع پروژه‌های سیاسی - امنیتی کشورهای دیگر هستند. اما در حال حاضر در کشور تاثیرگذار اند. 
در حوادث اخیر دیدیم که همین رسانه‌ها و افرادی مانند آنها چطور به ابزاری برای جنگ روانی و رسانه‌ای بر ضد ایران تبدیل شدند. اما به نظرم مسئولیت اصلی نه با این رسانه‌ها یا کارفرمایان خارجی آنان، بلکه با مسئولان جمهوری اسلامی است. مدیرانی که حتی توانایی اداره روابط عمومی‌های نهادها و سازمان‌های خود را ندارند. تا چه برسد به پذیرش رسانه‌های آزاد! جالب است بدانید در کشور شورای عالی‌ای با ریاست، رئیس جمهوری وجود دارد به نام شورای عالی روابط عمومی! مسئولان جمهوری اسلامی، به ویژه رهبری جمهوری اسلامی و نهادهای وابسته به او مسئول وضعیت فعلی هستند. رفتاری که آنها طی چند دهه اخیر آسیب‌های زیادی به کشور وارد کرده است. متاسفانه نه پاسخگو هستند، نه مسئولیت می‌پذیرند و نه قبول می‌کنند که تن به اصلاحات جدی بدهد. صرفا با دفع الوقت می‌خواهند وضعیت موجود را ادامه بدهند. وضعیتی که هر روزش برای کشور هزینه‌زاست.  
تنها با رسانه‌های آزاد و پذیرش الزامات آن است که ما‌ می‌توانیم به مقابله با این جنگ روانی و رسانه‌ای برویم. طبعا پذیرش آزادی رسانه‌ها الزامات خودش را دارد. اینکه بپذیریم که آنها باید بر تمام نهادها و افراد حکومتی دولتی نظارت داشته باشند و بتوانند نماینده افکار عمومی باشند. طبعا هم ممکن است که در این راه آزمون و خطا داشته باشیم و هزینه‌هایی هم بدهیم. اما اینها فرع بر این است. شخصا البته هیچ ارادی‌ای برای شروع تغییرات در کشور در این مورد نمی‌بینم. اما ناامید هم نیستم. شاید تجربه بحران فعلی برای رهبران جمهوری اسلامی آموزنده باشد. شاید هم نه!
الله اعلم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر