فواد ایزدی [۱] دانشیار و عضو هیئت علمی گروه مطالعات آمریکا دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در برنامه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ «شیوه» که به موضوع «آمریکاستیزی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» اختصاص داشت و از شبکه چهار صدا و سیما جمهوری اسلامی پخش شد [۲] ادعا کرد که «اساتید دانشگاههای آمریکا» تحت تاثیر الکل مقالههای خودشان را مینویسند و به همین دلیل ما باید بدانیم که روی متون چه اساتیدی حساب باز کرده ایم! استدلال او این بود که که چون با اساتید دانشگاههای آمریکا «زندگی کرده است» میتواند بگویید که آنها «عصرها و شبها» پس از کارهای تدریس روزانه خود و برای نوشتن مقالاتشان به «خمره سر میزنند» و این را هم دلیلی برای پرهیز یا احتیاط از استناد به متون این اساتید ذکر میکرد. [۳]
میتوان در مورد سخافت و بیمایگی و مغالطات این استدلالها و نتایج بحث کرد. همچنین میشود از اشغال کرسیهای دانشگاهها ایران، به ویژه دانشگاههای مادر کشورمان توسط سفهای «جوان مومن و انقلابی» تاسف خورد. اما به نظر میشود با قدری طنز به موارد مشابهی در تاریخ اندیشه ایران یا سوانح احوال برخی از فلاسفه مسلمان در «فلسفه اسلامی» هم نگاهی انداخت. شاید که در این مورد به کار بیاید.
از شیخالرئیس ابن سینا (علیه الرحمه) زندگینامهای کوتاه به یادگار مانده که بخشی از آن را خود شیخ نگاشته است و تکلمهای هم توسط شاگرد او، أبو عبید جوزجانی، به آن اضافه شده است. مرحوم سعید نفسی در این خودنوشت و تکمله آن را ترجمه و چاپ و در نهایت در کتاب «زندگی و کار و اندیشه و روزگار پورسینا» جمعآوری و منتشر کرد. [۴] اما نکته جالب برای ما در اینجا قطعاتی از این دو فقره است که در آنها شیخ و شاگردش از نوشیدن شراب در هنگام مطالعه، تدریس و پاسخگویی به سوالات فلسفی صحبت میکنند. [۵] اگر چه عدهای «شراب» را به صورت مطلق «نوشیدنی» فرض کرده اند [۶] اما به نظر میرسد که در سیاق متن شراب معنایی به جز «خمر» نداشته باشد.
شیخ در خودنوشت خود مینویسد که هر گاه از یافتن «حد أوسط» قیاسی ناتوان میشد: «به مسجد میرفتم و نماز میگزاردم و در برابر آفریننده همگان فروتنی میکردم تا اینکه دشواری بر من گشوده میشد و مشکل آسان میگشت و شب به خانهام باز میگشتم و چراغ را در پیش مینهادم و بخواندن و نوشتن سرگرم میشدم تا آنکه خواب بر من چیره میشد و ناتوانی دست میداد به نوشیدن ساغری از باده [ إلى شرب قدح من الشراب] رو میآوردم و نیروی من باز میگشت. سپس دوباره بخواندن بر میگشتم.» [۷]
علاوه بر این جوزجانی هم در تکلمهای که بر این خودنوشت نگاشته است در مورد شیوه جلسات تدریس شیخ میگوید:
«پس به کتاب طبیعیات از کتابی که آن را کتاب الشفاء نامید آغاز کرد و نیز کتاب اول قانون را گرد آورد و هر شب دانشجویان در سرایش گرد میآمدند و من از شفا و دیگری از قانون به نوبت خود میخواند و چون فارغ میآمدیم مغنیان به اختلاف طبقات و مجلس شراب را باز زدن آماده میکردند و ما بدان مشغول میشدیم و تدریس در شب بود زیرا در روز فراغت نداشت و در خدمت امیر بود و ما بدین گونه مدتی را گذراندیم». [۸]
جوزجانی در مورد پاسخگویی شیخ به سولات فلسفی هم روایت مشابهی میگوید و مینویسد: «شیخ مرا فرمان داد که کاغذ سفید بخواهم [...] و ما نماز شام را گزاردیم و شمع آوردند. فرمان داد شراب بیاورند و مرا و برادرش را نشاند و فرمان داد شراب بخوریم و وی به پاسخ این مسایل آغاز کرد و تا نیمهشب مینوشت و شراب میخورد تا اینکه خواب مرا و برادرش را فرا گرفت و ما را فرمان داد برویم.» [۹]
به نظر میرسد سنت نوشیدن شراب برای نوشتن مقالات و رسالههای علمی از شیخ و شاگردانش به «اساتید دانشگاههای آمریکا» منتقل شده و هر عقل سلیمی هم متوجه میشود که که آیا سنت بادهنوشی شیخ و شاگردان و «اساتید دانشگاههای آمریکا» معقولتر و کارآمدتر است یا سنت «جوانان مومن و انقلابی» که دانشگاههای ایران را به اشغال خودشان در آورده اند!
۱ـ صفحه دکتر فواد ایزدی در سایت دانشگاه تهران:
https://rtis2.ut.ac.ir/cv/f.izadi
۲ـ مناظر زنده با موضوع «آمریکاستیزی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» با حضور فواد ایزدی و مهدی ذاکریان در برنامه «شیوه» شبکه چهار صدا و سیما را میتوانید از این پیوند مشاهده کنید:
https://tv4.ir/episodeinfo/381831
۳ـ https://tinyurl.com/bdtbmrpu
۴ـ سعید نفیسی، زندگی و کار و اندیشه و روزگار پورسینا، دانش تهران، ۱۳۳۲.
۵ـ شرفالدین خراسانی و دیگران، بوعلیسینا، انتشارات مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا، همدان، ص.۹.
۶- حسن انصاری، ابن سینا و شراب، وبلاگ بررسیهای تاریخی:
https://ansari.kateban.com/post/5082
۷- سعید نفیسی، زندگی و کار و اندیشه و روزگار پورسینا، دانش تهران، ۱۳۳۲، ص.۶۴.
با تغییری در رسمالخط مرحوم سعید نفیسی.
۸- همان ص.۶۷.
۹ـ همان ص.۶۹.
https://twitter.com/SEKoohzad/status/1668201823046451202
س.ا.ک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر