۱۳۹۸ بهمن ۲۱, دوشنبه

چهل روز بدون باسخگویی

چهل روز از سرنگونی هواپیمایی اوکراینی گذشت. از مرگ ده‌ها نفر از هم‌وطنانمان که تبدیل به سوگواری‌ای ملی شد. بدیهی‌ترین درخواست، پاسخگویی، عذرخواهی و برکناری و مجازات عاملان این فاجعه بود. اما در طول این مدت نه کسی پاسخگو بود، نه عذرخواهی مناسب صورت گرفت و نه کسی برکنار و مجازات شد. اگر هم شده اطلاع‌رسانی صورت نگرفته است. تصور می‌کنم تا چند ماه آتی هم کسی برکنار نشود. و پیش‌بینی می‌کنم طی سال آینده برخی از فرماندهان ارشد سپاه، بدون هیچ توضیحی برکنار یا تغییر خواهند کرد. این را بنا بر تجربه می‌گویم. شیوه مواجهه مسئولان ج ا با مشکلات و مسائل معمولا این گونه است. آنها تصور می‌کنند اگر به وجود مشکل یا مسئله‌ای اعتراف کنند و اگر با آمران و عاملان جرائم برخورد جدی کنند و اگر در این مورد به صورت شفاف توضیح دهند، احتمالا آبروی نظام‌شان خواهد رفت. اینکه آیا آبرویی برای نظام باقی مانده یا نه خودش جای بحث دارد. اما دو مثال برای این ادعا دارد. اولی مشکلی ملی بود و دومی مشکلی اداری. اما شیوه برخورد مسئولان نظامی کشور با هر دو کم و بیش یکسان بود. ماجرای کوی دانشگاه تهران و ماجرای سبیل سربازان وظیفه اهل حق. 
بعد از حوادث غم‌انگیز کوی دانشگاه، تقریبا همگی اتفاق نظر داشتند که رفتار نیروی انتظامی نه تنها گرهگشا نبود، بلکه به شدت به بحران اضافه کرد. جرائم و تخلفات بسیاری از طرف ماموران نیروی انتظامی دیده شده بود. دولت، شورای عالی امنیت ملی، مجلس، بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی از همه جناح‌ها روی نقض مدیریت بحران توسط نیروی انتظامی اتفاق نظر داشتند. اما فرمانده کل قوا حاضر نشد فرمانده وقت نیروی انتظامی را برکنار یا اقلا درخواست استعفاء کند. اما حدود یک سال بعد سرتیپ پاسدار هدایت لطفیان بدون توضیحی از فرماندهی ناجا برکنار شد. 
چند سال پیش در یکی از مراکز مربوط به نیروهای مسلح بین یکی از سربازان با فرمانده‌اش بحثی ایجاد می‌شود. بحث در مورد سبیل سرباز بود. سربازی از آیین اهل حق که برای آنان داشتن سبیل جنبه آیینی دارد. فرمانده مرکز، پس از مجبور کردن سرباز به زدن سبیل‌اش او را تنبیه انضباطی هم می‌کند. داشتن سبیل در نیروهای مسلح، به ویژه برای سربازان و حتی کادرهای اهل حق چیزی عجیبی نیست. اما برخورد انضباطی در این مورد اتفاق عجیبی بود. متاسفانه سرباز بعد از این اتفاقا خودسوزی می‌کند. و این باعث جریحه‌دار شدن احساسات هم‌آیین‌های او می‌شود. زنجیره‌ای از اعتراضات و خودسوزی‌ها اتفاق می‌افتد. واکنش در نیروهای مسلح اما مانند مورد قبلی بود. از تکذیب و نادیده گرفتن و در نهایت عدم توضیح و پاسخگویی. اما چند ماه بعد ابلاغیه‌ محرمانه‌ای از طرف رئیس ستاد کل نیروهای مسلح صادر می‌شود که در آن داشتن سبیل توسط سربازان اهل حق را بلامانع می‌داند. اما اضافه می‌کند که این سربازان بهتر است در جایی خدمت کنند که داشتن سبیل رایج است و باز هم تاکید می‌کند که این ابلاغیه فاش نشود تا خدشه‌ای به اعتبار نیروهای مسلح وارد شود.
در هر دو مورد می‌شد رفتاری متفاوت انجام داد. معقول بود که موجود مشکل به رسمیت شناخته شود، قول برخورد قانونی با مختلفان داده شود. قوانین و آیین‌نامه‌ها به طور منصفانه‌ای اصلاح شوند، فرماندهان در تمام رده‌ها مسئولیت‌پذیر و پاسخگو باشند و اگر هم کسی از قبل رفتار خلاف قانون در سیستم آسیب دیده از او دلجویی و عذرخواهی شود. اما نشد. چون به نظرم مسئولان کشور مرغ یک پا دارد! به همین راحتی!